یادداشت

ناتوانی نمایندگان مردم در تبدیل مشکل به مسئله ؛ از مهم ترین دلایل عدم تحقق مطالبات و حل مشکلات

فراگیری شبکه های اجتماعی و دسترسی اغلب مردم به آن ها باعث شده است که یکی از مهم ترین مجراهای اطلاع رسانی ها، بیان مطالبات و مشکلات موجود در هر حوزه ای ار این طریق انجام گردد.

یادداشت حسین تاجیک:
فراگیری شبکه های اجتماعی و دسترسی اغلب مردم به آن ها باعث شده است که یکی از مهم ترین مجراهای اطلاع رسانی ها، بیان مطالبات و مشکلات موجود در هر حوزه ای ار این طریق انجام گردد. این موضوع به عدالت در دسترسی به اطلاعات، شفافیت بیشتر اخبار و کوتاه تر شدن فاصله بین مردم و مسئولین جهت مطرح شدن مطالبات کمک بزرگی نموده است. بیشتر افراد بدون اینکه نیاز به تکلف و پیگیری جدی داشته باشد مشکلات و مطالبات اجتماعی خود را در فضای مجازی مطرح می کنند و امید دارند صرفا از این طریق مشکلات حل شوند اما معمولا موضوع با همان سرعتی که مطرح گردیده، فروکش می نماید و در حد همان فضا و چند واکنش مجازی نتیجه ای نخواهد داشت.
این رویه ناقص در پیگیری مطالبات و مشکلات به نمایندگان مردم در سطوح مختلف ( شوراهای اسلامی شهر و روستا، مجلس و …) و حتی مسئولین نیز سرایت کرده است. البته جای تعجبی نیست. چرا که مردم و بخصوص قشر متوسط هر جامعه ای خاستگاه کارگزاران فعلی و آتی برای اداره آن جامعه هستند. رویه فعلی غالب نمایندگان مردم در پیگیری مشکلات و مطالبات به این صورت است: جمع آوری لیست مشکلات و مطالبات از حوزه کاری خود، دیدار با مسئولین استانی و کشوری و مطرح کردن مشکلات به صورت فهرست وار و ابراز امیدواری طرفین از حل مشکلات و چند عکس وگزارشی کوتاه برای فضای مجازی!
این درحالی است که ممکن است آن نمایندگان تلاش و وقت و هزینه زیادی برای این مطالبات انجام داده باشند اما نتیجه مورد نظر معمولا حاصل نمی شود. چرا که اگر می شد این همه طرح و پروژه عمرانی و … ناقص که سال ها از شروع آن ها می گذرد وجود نداشت.
این یادداشت به معنی زیر سوال بردن تلاش های آن دسته از نمایندگان مردم در شوراها و سطوح بالاتر نیست که خالصانه و مجدانه برای رفع مشکلات تلاش می کنند. بلکه صرفا تلاشی برای اصلاح رویه مطالبه گری و پیگیری مشکلات است. چه در جامعه و چه در سازمان.
در مسئله مطرح شده چند نکته قابل تامل هم برای مردم و هم نمایندگان مردم در سطوح مختلف وجود دارد:
اول: در گام نخست برای حل مشکلات باید بدانیم که مشکل و مسئله باهم تفاوت دارند. مشکلات همواره و در همه جای دنیا وجود دارند. اما مسئله به خودی خود و از قبل وجود ندارد. مساله را باید ساخت و صورت بندی جدیدی از مشکل است. به همین خاطر لیست کردن مشکلات در هر حوزه ای ساده ولی ساخت و صورت بندی مسئله موضوعی است که نیاز به مطالعه، انرژی و وقت گذاشتن دارد.
دوم: برای حل یک مشکل باید آن را به مساله تبدیل کرد. یعنی باید آن را شکافت و به عناصر و بخش های کوچک تر با راه حل های متفاوت برای هر بخش تبدیل نمود. مساله اگر خوب تعریف شود، نادیده گرفتن آن ممکن نیست. پس اگر دیدید که مساله مطرح شده نادیده گرفته شد یعنی خوب تعریف نشده است. (کتاب توانمندسازی حکومت مت اندروز)
باید توجه داشته باشیم که هیچ گاه برای یک مشکل یک راه حل کلی وجود ندارد و زمانی که مشکل را به یک مساله با بخش های کوچک تر تقسیم می کنیم، مدیریت پذیر خواهد شد و هم برای نماینده پیگیر مساله و هم برای مسئول مربوطه موضوع ساده تر و قابل حل تر می نماید. برای مثال اگر موضوع راه آهن استان بوشهر، آلودگی فلرهای پارس جنوبی، معضل آب و چاه های غیرمجاز، راه جم به پالایشگاه و بخش ریز و … را به عنوان مشکل مطرح نماییم مسلما در گام نخست بسیار بزرگ جلوه می کنند و هیچ مسئولی حل آن ها را در توان خود نمی بیند و نهایتا این مشکلات در حد مطرح شدن و مانور تبلیغاتی برای سال ها باقی خواهند ماند.
سوم: مت اندروز در کتاب خود ذکر می کند که اگر می خواهیم مساله خوب ساخته شود باید به پنج پرسش پاسخ بدهیم: مسئله چیست؟ ، چرا اهمیت دارد؟ برای چه کسانی اهمیت دارد؟ چه کسی باید مساله را حل و پیگیری کند؟ ، چگونه با کسانی که توانایی حل مساله را دارند ارتباط برقرار کنیم؟
خوب است برای ملموس شدن موضوع یکی از مشکلات بالا را طبق مدل گفته شده بررسی نماییم. برای مثال مشکل راه ارتباطی جم به پالایشگاه فجر و شهرهای پایین دست ریز و انارستان.
طبق مدل بالا ابتدا باید در مورد این مشکل به ۵ پرسش پاسخ دهیم و سپس مشکل را به بخش های کوچک تر و مدیریت پذیرتر تبدیل نماییم.
– مسئله چیست؟ راه ارتباطی جم به پالایشگاه و شهرهای پایین دستی ریز و انارستان است.
-چرا اهمیت دارد؟ مهم ترین دلیل آن وجود پالایشگاه بزرگ فجر در میانه این راه است که هم بار ترافیکی راه را افزایش داده و هم شاغلین در این پالایشگاه از شهرهای جم یا بخش ریز از این مسیر استفاده می کنند.
– برای چه کسانی اهمیت دارد؟ برای مردم شهرستان جم و بخش ریز، کارکنان پالایشگاه و رانندگان کامیون های محموله های پالایشگاه و کشاورزان منطقه
– چه کسی باید مساله را حل و پیگیری نماید؟ حل این مشکل پس از شکستن آن به ماژول های کوچک تر با همکاری وزارت نفت و پالایشگاه، وزارت و ادارات راه و شهرسازی، فرمانداری، نمایندگان مردم در مجلس و کمیسیون های مختلف مربوطه، شورای راهبردی پتروشیمی های و شرکت های منطقه پارس جنوبی، شوراهای شهرستان، بخش و روستاهای واقع شده در مسیر، استفاده از ظرفیت شهرداری ها و دهیاری ها، ائتلاف های مردمی، افراد دارای رسانه و قلم در این حوزه، نهادهای مردمی مختلف بخش و شهرستان، گروه های فعال اقتصادی و کشاورزان منطقه و …
– چگونه با کسانی که توانایی حل مساله را دارند ارتباط برقرار کنیم؟ در این راه باید نمایندگان مردم پس از تبدیل موضوع به بخش های کوچک تر و صورت بندی مساله از ظرفیت های گفته شده بهره ببرند.
حال که به پرسش های گفته شده پاسخ داده شد مشکل این راه را به ماژول های کوچک تر مثل راه های بین شهری وداخل شهری و روستایی تقسیم نموده و در هر بخش مجددا به پرسش های مطرح شده پاسخ و ائتلاف سازی فوق اگر انجام گیرد قطعا مشکلات راحت تر به مساله و نهایتا به راه حل می رسند.
چهارم: ممکن است مدل فوق ظاهرا ساده و تکراری به نظر برسد. اما واقعیت این است که در حل تمام مشکلات بزرگ از مدل های علی ساده و ملموس استفاده می شود. باید نگاه ما از راه حل محوری به سمت مساله محوری تغییر نماید. یعنی اگر بخواهیم قبل از اینکه مشکل را با صورت بندی درست به مساله تبدیل نماییم، به سراغ راه حل برویم همواره مشکل بزرگ می نماید و هر کسی را به ورطه استیصال می اندازد. زیاد می شنویم این کلام را که ((همه مشکلات را می دانیم. بیاییم برای آن ها راه حل بیابیم! )) این صحبت کلیشه ای عبارت دقیقی نیست. چرا که در حالی که ضعف اصلی در ندانستن مشکل یعنی همان تبدیل آن به مساله است. پس گام اول تعریف صحیح مساله است که خود بخشی از راه حل های چندگانه مشکل را فراهم می کند.
پنجم: دیگر مثالی که علی رغم طولانی شدن عملیات ساخت، می توان از آن به عنوان نمونه ای نسبتا موفق از تبدیل مشکل به مساله و رسیدن به راه حل گام به گام یاد کرد پروژه بزرگ و حیاتی سد باغان است که هدف آن تامین آب شرب، کشاورزی و صنعتی و همچنین کنترل سیلاب های فصلی در دو شهرستان جم و دشتی است. این سد که آغاز عملیات اجرایی زیرساخت آن از سال ۹۳ و ساخت بدنه اصلی سد از سال ۹۹ آغاز شد هم اکنون به پیشرفت حدود ۹۰ درصدی رسیده است. برای حل مشکلی بزرگ به نام بحران آب در دشت جم و ریز، سد باغان یه عنوان بخشی از فرآیند حل مساله مطرح گردید و بطور خلاصه اقدامات زیر انجام پذیرفت:
مطالعات مشترک شرکت آب منطقه ای بوشهر، فارس و کهگیلویه و بویراحمد، همکاری و پیش بینی وزارت نفت و در راس آن پالایشگاه فجر جم از تامین آب مورد نیاز بخش صنعتی و اختصاص اعتبار به آن، مطالبات مردمی و کشاورزان به ویژه در شهرستان جم که به صورت های مختلف در فضای مجازی و نشریات بازتاب داشت، فشار اصحاب اهل قلم و رسانه و نهاد های مردم نهاد در انعکاس بحرانی شدن وضعیت رودخانه ها و منابع آب دشت جم و ریز، همکاری و پیگیری نمایندگان مجلس در ادوار مختلف، فرمانداری های شهرستان های جم و دشتی و مسئولین محلی و … که باعث شروع و ادامه پروژه گردید و این مساله سازی باعث شد که وزارت نیرو این پروژه را در لیست ۵ پروژه اولویت دار قرار داده و به آن فاینانس خارجی به مبلغ ۳۳۳ میلیون یوهان اختصاص دهد.. هم اکنون نیز این پروژه نیاز به حل آخرین حلقه های پازل حل مساله خود مثل تکمیل خط انتقال و تامین برق آن دارد که برای زمستان آتی آماده آبگیری شده و جامعه هدف از آن بهره مند شوند.
سخن پایانی : نمایندگان عزیز مردمی، مطرح کردن مشکلات و گزارش جلسات و بازدیدها در فضای مجازی زمانی باعث حمایت مردم شده و به حل مشکل کمک می کند که به عنوان بخشی از صورت بندی مساله و ائتلاف سازی بوده و نه کل صورت بندی فقط همین باشد.
به جای فهرست کردن مشکلات چندین ساله بر چند موضوع تمرکز کنید و با تبدیل آن به مساله قابل لمس آن را گام به گام به راه حل نزدیک کنید. فراموش نکنید که مشکل یک شبه بوجود نیامده که شما می خواهید آن را به سرعت حل کنید و قرار هم نیست که شما تنها کسی باشید که مشکل را حل خواهد کرد. ما به مطالعه دقیق، عمیق و باحوصله مسایل عادت نکرده ایم و اغلب اقدامات شتابزده و در معرض دید و دارای برد تبلیغاتی را ترجیح می دهیم. طبیعتا از راه حل های آنی و کوتاه مدت نباید انتظار تاثیری بلندمدت داشت. اصلاح مدل مطالبه گری و حل مشکلات نخستین گام برای تبدیل مشکل به مساله و نهایتا حل گام به گام آن است.