نام کاربری یا نشانی ایمیل
رمز عبور
مرا به خاطر بسپار
زهرا کشوری
«عسلویه» را در بدو ورود سه چیز تعریف می کند. زخم کهنه فلرهایی (مشعل) که همچنان می سوزند. انبار روباز «گوگرد» که یک اتوبان را از فرودگاه عسلویه به سمت شهر رنگ زرد می زند و آلودگی را به هوا می فرستد ودر نهایت آسمانی که زیر هاله ای از آلودگی ها گم شده و شب هم نمی تواند ایستایی آلودگی آن را کتمان کند.
با وجود این نه مدیرکل محیط زیست بوشهر از تاثیر این آلودگی ها بر سلامتی اهالی عسلویه خبر دارد نه رئیس محیط زیست منطقه ویژه اقتصادی انرژی پارس جنوبی. جواب درخوری که بتوان از آن تصویر واضحی از تاثیر آلودگی ها روی سلامت شهروندان عسلویه به دست آورد در هیچ یک از جلساتی که خبرنگاران به آن دعوت شده اند، شنیده نمی شود.
البته «فرهاد قلی نژاد» مدیرکل محیط زیست بوشهر «بیدخون» را بحرانی ترین منطقه عسلویه می داند. مردم شهر هم این مساله را تایید می کنند. آنها می گویند: «بیدخون» پای کوه قرار دارد. آلودگی از سمت دریا به سمت کوه می رود و دوباره به بیدخون برمی گردد اما آماری از ابتلا به بیماری های ناشی از تراکم واحدهای صنعتی در یک محیط بسته داده نمی شود.
قلی نژاد درباره پاسخ به این پرسش که چرا اجازه نمی دهند ساکنان عسلویه خون اهدا کنند؟ هم دلیل آن را «مالاریا خیز بودن» منطقه می داند و آن را بی ارتباط با واحدهای صنعتی در منطقه اعلام می کند.
وجود فلزات سنگین در ادرار دانش آموزان ابتدایی عسلویه
«مهدی زیارتی» رئیس محیط زیست منطقه ویژه اقتصادی انرژی پارس جنوبی معتقد است این آمار را باید وزارت بهداشت در اختیار آنها قرار بدهد! حرف های او این سوال را پیش می آورد که نقش محیط زیست انسانی در مشخص کردن تاثیر آلودگی های خاکی، آبی و هوایی روی سلامت شهروندان یک منطقه صنعتی چه می شود؟
پیش از این «شکرالله فرخی» مسئول دبیرخانه پایش آلودگی صنایع نفت، گاز و انرژی دانشگاه علوم پزشکی بوشهر از وجود فلزات سنگین در ادرار دانش آموزان ابتدایی عسلویه ای خبر داده بود. بررسی او وهمکارانش همچنین از شیوع بالای «اگزمای حساسیتی» ،«حساسیت بینی» و «آسم» در دانش آموزان ابتدایی و راهنمایی خبر می دهد. شیوع آسم در دانش آموزان شهر عسلویه ۸۹/۱۰ درصد گزارش می شود که بسیار بالاتر از شیوع آسم در خاورمیانه و حتی بوشهر است.
فرخی و همکارانش در دانشگاه علوم پزشکی بوشهر روی مبتلایان به سرطان ریه، لوکمی، سرطان های دستگاه گوارشی و لنفوم غیر هوچکین، براساس میزان مراجعه و مرگ و میر شهروندان عسلویه نیز مطالعه کرده اند.
ارزیابی آنها روی ۲۰۱۷۳۶۵ فرد در ۱۳ منطقه پتروشیمی، نشان می دهد خطر ابتلا به سرطان ریه ۱/۰۳ بیشتر از سایر مناطق بوده است. همچنین در مطالعه های دیگر، در بین کارکنان و ساکنینی که در فاصله ۱ کیلومتری صنایع پتروشیمی زندگی می کردند، شیوع انواع سرطان ها یک درصد و سرطان حنجره ۲۳ درصد گزارش شده است.
زیارتی هم بحث را به بیراهه می برد. او می گوید: «عسلویه هم مثل تهران آلوده است!» تا این پرسش پیش بیاید که آیا آلوده بودن تهران دلیل منطقی برای پذیرفتن آلودگی عسلویه است؟ آیا در این صورت نباید برای عسلویه کاری کرد؟ اصلا چرا باید راه دور عسلویه تا تهران را رفت. این آزمایش برای مقایسه روی دانش آموزان منطقه «سعدآباد» دشتستان هم انجام گرفته اما فلزات سنگین در ادرار آنها یافت نشد. عسلویه تا سعدآباد چهارساعت فاصله دارد. این نمی تواند زنگ خطر را برای ساکنان عسلویه به صدا درآورد؟
همین آزمایش ها خبر از آلودگی خاکی و آبی عسلویه به دلیل وجود پالایشگاه و پتروشیمی ها می دهد.
«فرهاد قلی نژاد» مدیرکل محیط زیست بوشهر هرچند پاسخی به تاثیرات سوء آلودگی ها روی سلامت اهالی شهر نمی دهد اما از تشکیل کمیته ملی کاهش آلودگی عسلویه برای تدوین طرح ملی کاهش آلودگی ها در عسلویه و کنگان خبر می دهد. بی شک تشکیل این کمیته خود گویای وضعیت حاد عسلویه است!
طرح ملی کاهش آلودگی در جنوب استان بوشهر در سفر اسفندماه پارسال رییس جمهور از سوی دولت تصویب شده است. البته فعالان حوزه محیط زیست می گویند مقاومت هایی برای جلوگیری از اجرای آن در میان برخی از ذی نفعان وجود دارد. آنها یکی از دلایل تغییر مداوم روسای محیط زیست بوشهر در دوره های مختلف را وجود همین ذی نفعان می دانند.
یکی از فعالان می گوید: «به همین خاطر است که مدیریت مدیران محیط زیست در بوشهر به بیش از یک سال نمی رسد.»
البته یک استثنا ء هم در این میان وجود دارد. تنها یک مدیرکل چهارسال مدیریت این استان پرچالش را به عهده داشت اما عمر دیگر مدیران محیط زیست بوشهر کمتر از دوسال بوده است. فعالان دلیل مدیریت عاجل بر مدیریت محیط زیست این استان ساحلی را مخالفت آنها با آلودگی های آبی، خاکی و هوایی عسلویه می دانند. شاید بتوان سکوت مسئولان محیط زیست عسلویه و بوشهر دربرابر برخی از سوالات را هم همین موضوع عنوان کرد!
«محمدرضا میر احمدی» مدیرعامل یکی از پتروشیمی های عسلویه اعتقاد دارد که مسئولان محیط زیست آن چیزی را که باید در رسانه ها منتشر شود بازگو نمی کنند. او به قانون یک درصد فروشی که باید واحدهای صنعتی به عنوان عوارض به دولت بپردازند اشاره می کند و می گوید: «این هزینه در اختیار شهرداری ها و استانداری قرار می گیرد.» او این اقدام را غلط می داند و اعتقاد دارد که باید این پول در اختیار محیط زیست قرار بگیرد تا هزینه کاهش آلایندگی شود. این پتروشیمی از جمله واحدهایی است که توانسته است گواهینامه صنعت سبز را در سال جاری اخذ کند.
در نیمه باز صنایع به روی محیط زیست
البته نمی توان منکر تغییرات در وضعیت آلودگی عسلویه و برداشتن گام هایی از سوی برخی از واحدهای صنعتی آن برای نزدیک شدن به قوانین محیط زیستی شد! به گفته قلی نژاد مدیرکل محیط زیست بوشهر، سه واحد در عسلویه توانسته اند نام صنعت سبز را به خود اختصاص دهند. خبرنگاران از دو واحد از این سه واحد دیدار کردند. هرچند خود قلی نژاد یادآوری می کند استانداردها برای انتخاب صنعت سبز در کشور یکسان است و اعتقاد دارد همین مساله هم اجازه نمی دهد تا صددرصد از انتخاب یک صنعت به عنوان صنعت سبز مطمئن شود!
اما سال ۹۰ وقتی خبرنگاران تهرانی به عسلویه رفتند تا از نزدیک از وضعیت آلودگی قطب انرژی ایران گزارش تهیه کنند جز شرکت پتروشیمی «مبین»، هیچ پالایشگاه یا پتروشیمی در را به روی آنها باز نکرد. «محمد باقر نبوی» معاون محیط دریایی آن روز پردیسان هم از بسته بودن در پالایشگاه و پتروشیمی ها به روی کارشناسان محیط زیست گله کرد و در مقابل اعتراض خبرنگاران گفت:«حتی ما محیط زیستی ها هم اجازه ورود به حیطه آنها رانداریم!»
اما به نظر می رسد این بار در برخی از واحدهای صنعتی عسلویه به روی محیط زیستی ها نیمه باز است! هرچند وضعیت «مبین» با بقیه پالایشگاه ها و پتروشیمی ها فرق می کند! این پتروشیمی وظیفه تهیه آب، برق و بخار از پساب ها را برای برخی از واحدهای صنعتی دارد! بنابراین در این واحد همیشه به روی کارشناسان و خبرنگاران باز است. هرچند مبین هم دل نگرانی های جدایی برای جامعه انسانی عسلویه دارد.
فعالان محیط زیست از خط خارج شدن مبین را یک خطر بالقوه برای عسلویه می دانند. این اتفاق در سال های گذشته بوقوع پیوسته است. آنها شرایط مبین را یک خطر بالقوه می دانند و هشدار می دهند هر آن ممکن است خروج آن از مدار به وقوع آتش سوزی و آلودگی گسترده در منطقه منجر شود! یکی از متخصصان مبین با اشاره به مناطق مسکونی نزدیک مبین می گوید:«سال های قبل، از مردم این منطقه خواسته شده از این منطقه بروند و در منطقه پیشنهادی ساکن شوند ولی آنها نپذیرفته اند.» این پاسخ ها اما دل نگرانی های فعالان حوزه محیط زیست عسلویه و ساکنان آن را کم نمی کند. پاسخ مبینی ها اما همان است: «اجازه نمی دهند که مبین دوباره از مدار خارج شود.» فعالان محیط زیست می پرسند اگر دوباره برق مبین قطع شد چه کسی پاسخگوی خسارت جانی احتمالی خواهد بود؟
یک میلیارد و ۲۰۰ میلیون دلار برای حل معضل آلودگی عسلویه
به گفته قلی نژاد مدیرکل محیط زیست بوشهر، یک میلیارد و ۲۰۰ میلیون دلار بودجه برای حل مشکلات آلودگی عسلویه لازم است! این آلودگی ها هم جامعه انسانی را تحت تاثیر قرار داده، هم پوشش گیاهی، هم حیوانی را.
آلودگی هوایی در صدر آنها قرار دارد اما خاک و آبش هم از دست آلودگی ها جان سالم به در نبرده اند! «فرهاد قلی نژاد» مدیرکل محیط زیست بوشهر چشم امید به سند ملی کاهش آلودگی هوا در عسلویه و کنگان که توسط کارگروه کمیته ملی کاهش آلودگی تدوین شده دارد. او مهم ترین محور کاهش آلودگی ها را مشعل ها، انبار های گوگرد، ضایعات و پسماندهایی می داند که می توانند عامل آلودگی هوا باشند. او امیدوار است که در یک بازه زمانی سه ساله بتوان با کمک این سند، دفتر آلودگی چندین ساله عسلویه را بست.
منبع:ایران و پایگاه خبری تحلیلی پیغام
این خبر توسط مخاطبان به سامانه ” شهروند خبرنگار “ ارسال شده و انتشار آن به معنای تایید و یا رد محتوا توسط پایگاه خبری جنوب استان نیست.
اگر شما هم میخواهید شهروند خبرنگار ما شوید کلیک کنید | خبرنگاران
دیدگاه بسته شده است.