دلیل دشمنی نظام سلطه با اسلام

یادداشت جليل آقامحمدی همدانی‌: در میان مذاهب و ادیان دین اسلام و مذهب تشیع مظلوم‌ترین بودند. اسلام اصیل و مذهب شيعه سایر انسان‌ها را قابل احترام و لایق خدمت می‌داند؛ دقیقاً برعکس قوم یهود یا برخی از تفکرهای التقاطی که تنها خودشان را شایسته زندگی می‌دانند.

در میان مذاهب و ادیان دین اسلام و مذهب تشیع مظلوم‌ترین بودند.

اسلام اصیل و مذهب شیعه سایر انسان‌ها را قابل احترام و لایق خدمت می‌داند؛ دقیقاً برعکس قوم یهود یا برخی از تفکرهای التقاطی که تنها خودشان را شایسته زندگی می‌دانند.

همین تفکر در طول زمان و به دلیل زندگی و داد و ستدهای فرهنگی برخی مسلمانان با آن‌ها، این روحیه در وجودشان تسری یافته؛ چنانکه خود را برتر از دیگران و دیگران را مشتی عقب‌مانده تصور می‌کنند.

نمونه آن را در روزهای اخیر و در حکمرانی آن‌ها در دولت‌های پیشین لیبرال مسلک به وضوح دیده ایم.

طی روزهای گذشته هم با اینکه دولت چهاردهم هنوز به طور رسمی مستقر نشده، برخی مشاوران رئیس جمهور منتخب با لحنی مشمئزکننده برکوس جنگ اعتقادات کوبیده و دین مبین اسلام و مذهب تشیع را هدف تخریب و تحقیر قرار می‌دهند.

البته اسلام ناب محمدی و مذهب تشیع به خاطر اجرای دقیق فرامین الهی و رعایت عدالت پیوسته مورد عداوت دنیاپرستان طماع قرار گرفته و با این بی‌مهری‌ها بیگانه نیست.

اگر تاریخ اسلام را مورد بررسی قرار دهیم به شخصیت‌هایی بر می‌خوریم که روحیات یکسانی دارند.

مثلاً عمروعاص دوران حکومت امام علی(ع) با عمروعاص‌های مقاطع مختلف در جهت دستیابی به قدرت، ثروت و کمک به نظام استبدادی با یک نگاه مشترک عدالت را تضعیف و بزرگ عدالت‌خواهان را به بهانه‌های مختلف به مسلخ کشاندند.

این جماعت برای حفظ دنیای خود یا در حال تفریط بودند یا افراط؛ هرگز خدا را ناظر بر اعمال خویش متصور نشدند. شاید به این دلیل در دشمنی و دشمن‌پروری یکه‌تازی می‌کنند.

با اینکه نوع دشمنی آن‌ها نسبت به زمان و مکان متفاوت است اما اصولاً اهدافی یکسان دارند.

علل دشمنی نظام سلطه با اسلام و انقلاب اسلامی

بهتر است علل دشمنی استکبار با اسلام و انقلاب اسلامی را در کلام گهربار حضرت امام خمینی‌(ره) بیابیم.

امام‌خمینی(ره) علت اصلی این دشمنی را گسترش اسلام در دنیا، به ‌خطر افتادن منافع دشمنان، استقلال‌‌خواهی و راهبرد نه شرقی نه غربی ملت ایران و نیز ترس از صدور انقلاب اسلامی می‌دانست. ایشان معتقد بود پیروزی نهضت اسلامی ایران که موجب شکست دشمن و قطع امید آن‌ها از ادامه سلطه بر امت اسلامی شد، عامل مهم دشمنیِ روزافزون دشمنان با اسلام و انقلاب اسلامی و هدف اصلی دشمنان انقلاب گسترش دوباره سلطه استعمارگران و تسلط بر موقعیت جغرافیایی حساس ایران است؛ چنان‌که ترویج نظریه جدایی دین از سیاست، تضعیف روحانیت، تضعیف ارکان نظام اسلامی، ایجاد شکاف و تفرقه‌افکنی در جامعه اسلامی نیز از اهداف فرعی و مقدماتی این دشمنی‌هاست.

برای مقابله با دشمنان لازم است ابزارهای کار دشمن را نیز بشناسیم. می‌توان وسوسه، زینت‌دادن امور زشت، وعده دروغ، غفلت و فراموشی یاد خدا، ترساندن از فقر و امر به کارهای ناپسند را ابزار کار دشمن درونی دانسته و فریب و نیرنگ و تفرقه‌افکنی را برخی از روش‌های دشمنان بیرونی و سیاسی معرفی کرده‌است.

امام‌خمینی در راستای ابزارهای یادشده، مهم‌ترین شگرد دشمنان اسلام را از گذشته تاکنون ایجاد اختلاف در میان مسلمانان می‌دانست که امری کاملاً حساب‌شده و از روی نقشه و برنامه اجرا شده‌ بود و هست و برخلاف دشمنی‌های ظاهری نظامی و اقتصادی، نگران‌کننده و موجب فساد درونی است.

در مقطع کنونی نکته‌ای که حائز اهمیت است و بایستی مقابل آن ایستاد؛ بیان رندانه و منافقانه برخی عواملی است که با سنگر گرفتن در پشت ارکان نظام اسلامی فعالیت‌های علمای دین را که در اخلاص و بندگی بی‌مثال هستن، نوعی خرافه‌پرستی و خرافه‌گویی معرفی می‌کنند و استدلال‌های عاری از عقل و منطق خود را که از دخمه‌های نمور و بی‌ارزش غرب به دست آمده را بیانی حق و قابل اثبات می‌دانند.

با اندکی تدبر می‌توان به نتیجه رسید که در داخل کشور چه گروه‌هایی با دروغ و دغل خود را بر کرسی‌های مدیریتی کشور رسانده و اهداف خود را به عنوان پیاده نظام دشمنان ملت ایران پیاده‌سازی کردند و چه کسانی با اخلاص و ایثار حامی دین و پشتیبان دنیای همه آزادگان جهان هستند.