نام کاربری یا نشانی ایمیل
رمز عبور
مرا به خاطر بسپار
گاز مشعل بهتنهایی حدود ۷.۴ درصد از میزان انتشار دیاکسید کربن کشور را به خود اختصاص داده و این در حالی است که براساس معاهده پاریس، باید سالانه ۴ تا ۸ درصد از میزان انتشار گاز گلخانهای برای مقابله با گرمایش زمین کاهش دهد. توافقنامه پاریس بهخودیخود سازکاری ندارد که از بروز فاجعه تغییر اقلیم جلوگیری کند اما ایران حتی به این توافقنامه حداقلی نیز نپیوسته است. به نظر میرسد ایران علاوه بر اینکه بر توسعه اقتصاد کربنزا پافشاری دارد، در راستای بهرهوری و بهینهسازی مصرف کربن نیز گامهای بخصوصی برنداشته است. برهمین اساس، ایران یکی از ۱۰ کشور اصلی انتشاردهنده کربن در جهان است در حالیکه خود بهشدت تحتتاثیر تغییر اقلیم و گرمایش جهانی قرار گرفته است.
ایران در بین ۱۰ کشور سوزاننده گاز فلر
به گفته مجری طرح جامع توسعه پایدار پارس جنوبی سالانه افزون بر ۱۵۰ میلیارد مترمکعب گاز در جهان با عنوان فلرینگ (یا سوزاندن گازها توسط مشعل) به مواد آلاینده تبدیل میشود که طبق آمارهای بانک جهانی این رقم معادل یکسوم مصرف گاز کل اروپاست. از کل حجم گازهای آلاینده فلر ۷۵ درصد آن متعلق به ۱۰ کشور است که ایران با رتبه سوم جهانی جزو این ۱۰ کشور بهشمار میرود.
طبق قانون برنامه ششم توسعه با توجه به اثرات محیط زیستی مخرب فلرها باید گازهای همراه مشعل نفت جمعآوری میشد اما تاکنون این اتفاق میسر نشده است. براساس اعلام سازمان بازرسی کل کشور سالانه ۳ میلیارد دلار خسارت از سوزاندن گازهای همراه نفت به ایران وارد میشود.
همچنین براساس مطالعات در مناطق نفتی بر اثر سوزاندن گاز فلر کیفیت خاک افت پیدا میکند و تاثیرات سوء آن روی فرسایش خاک، حداقل تا شعاع ۵۰۰ متری مشعلهای گازی کاملا محسوس است. این مسائل تاثیر مستقیم بر پوشش گیاهی و جانوری منطقه دارد. حرارت بسیار بالای مشعل که از طریق جریان همرفت و نیز تشعشع دمای ارتفاعات بالاتر جو محیط را تحتتاثیر قرار میدهد، میتواند تا شعاع زیادی را درگیر کرده و پرواز پرندگان و حرکت آنها در مسیرهای عادی مهاجرتشان را دچار مشکل کند.
بهگفته کارشناسان، فلرهای نفتی برای سوزاندن گازهای همراه نفت و مشتقات شیمیایی در خوزستان حدود ۶۰ درصد آلودگیها ایجاد میکنند. فقط در محدوده شهر اهواز، ۸۲ فلر روشن وجود دارد. حدود ۲۰۰ واحد صنعتی آلاینده در خوزستان فعالیت دارند یا اینکه ۷۰ درصد تاسیسات نفتی در تالابها و مناطق مسکونی قرار گرفته است. در این شرایط ابتدا سلامت کارگران مشغول به کار در این مراکز صنعتی تحتتاثیر قرار میگیرد و پس از آن که باد این آلودگی را به شهرها منتقل کرد شهروندان نیز از گزند این آلودگی در امان نمیمانند.
آماری دیگر حاکی از آن است که در ایران تنها فلرینگ پالایشگاههای گاز مستقر در عسلویه روزانه ۳.۵ میلیون مترمکعب (استاندارد) گاز به خود اختصاص میدهد. بنابراین علاوه بر جریمههای هنگفت بینالمللی که براساس پروتکل کیوتو نصیب ایران میشود، با در نظر گرفتن ۳۰ سنت برای هر مترمکعب گاز، سرمایههای تلفشده در این پالایشگاهها روزانه افزون بر یکمیلیون دلار خواهد شد. چنانچه درصدد تعمیم این ارقام به تمام واحدهای بهرهبرداری نفت، گاز و پتروشیمی در سطح کشور پهناور ایران باشیم، با رقمی ناامیدکنندهتر و بزرگتر مانند فلرینگ ۴۰ میلیون مترمکعب گاز در روز میرسیم.
علاوه بر آلایندگی حاصل از سوزاندن گاز فلرها منابع آلاینده دیگری مانند گازهای همراه حاصل از استخراج نفت، مواد آلاینده مایع از جمله DSO (یا Disulfide Oil) ناشی از فرآیند پالایشگاهی به علاوه فاضلابهای صنعتی و همچنین گوگرد در پالایشگاهها وجود دارد که قابل بازیافت و تبدیل آن به کالاست. اما در وضع کنونی بهدلیل نیاز به سرمایهگذاری و تامین تکنولوژی تنها ضرر متحمل اقتصاد کشور میشود.
قرارداد به حاشیه رفته
یکی از عملکردهای قرارداد کرسنت جمعآوری گازهای همراه نفت بود و میتوانست مشکل فلرینگ را حل کند اما موضوعات فرعی پیش آمد و اصل سرمایه و اهداف کلان این پروژه به باد رفت. حال وضعیت بهجایی رسیده که بهعنوان سومین کشور در سوزاندن گاز سر مشعل شناخته میشویم.
وی با اشاره به ادامه پیامدهای سوزاندن گاز سرمشعل گفت: در این فرآیند هم سرمایه هنگفتی از دست میرود و هم آسیبهای زیادی به محیطزیست وارد میشود و این روندی است که در تمام این سالها اتفاق افتاده و به آن عادت کردهایم.
نویسنده افزود: البته لزوما طرح قرارداد کرسنت سیاسی نبوده اما برخوردها نسبت به این قرارداد هم دچار سیاسیکاری شد. حالا هم باید کلاه خود را قاضی کنیم تا ببینیم این حجم فلر که هم هوای خودمان و هم محیطزیست جهان را آلوده میکند، چگونه بهواسطه فناوری داخلی بهسرعت ساماندهی و این مشکل حل میشود. اگر فناوری و سرمایه داخلی هم به ما اجازه حل این مشکل را نمیدهد، ضروری است از شرکتهای خارجی کمک بگیریم و این مسئله را به یک مسیری هدایت کنیم که دیگر بیش از این زیان نبینیم.
موانع تحریم
وی با اشاره به اینکه تحریمهای اقتصادی یکی از موانع پیشروی حل مشکل فلرینگ است، گفت: تحریمها در این مسئله بیتاثیر نبوده است. بهطوری که تحریمها باعث شده شرکتهای بزرگی که قادر به حل این مشکل هستند از سرمایهگذاری و ورود به ایران خودداری کنند و مجبور شویم از شرکتهای دستدوم و کسانی که در صلاحیتشان شک و شبهه داریم برای همکاری دعوت کنیم. در هر صورت شرکتهایی در دنیا هستند که با وجود شرایط تحریمی ایران همچنان حاضر باشند در این مسئله ورود کنند. در صورت همکاری با شرکتهای بنام جهانی میتوان طبق برنامهریزی دقیق از شر مشکل ریشهدار فلرینگ و پیامدهای غیرقابل جبران آن، خلاص شد.
خسارت و سرمایه هدررفت فلرینگ بسیار بالاست و هر دقیقهای که دولت اقدام به جمعآوری و بازیافت گازهای آلاینده کند به نفع اقتصاد و محیطزیست کشور خواهد بود. دولت باید سیاسیکاریهای گذشته را فراموش و این مسئله را بهطور جدی حل کند.
نویسنده با اشاره به اینکه گازهای فلر ناشی از سوخت نفت است، گفت: در این فرآیند و با سوزاندن بیهدف گازهای فلز اقتصاد انرژی از درآمد حاصل از تصفیه میعانات بیبهره میماند و این درحالی است که از این منبع میتوان بهعنوان یک سرمایه و ارزش بهره برد. در واقع یک ارزش منفی در آلایندهای است که به وجود میآید و آسیبهای اقتصادی زیادی به محیطزیست میزند و یک ارزش منفی گازی است که از دست ما میرود؛ بنابراین از دو جا دچار ضرر اقتصادی میشویم. در صورتیکه میتوان با یک سرمایهگذاری در این عرصه همین ارزش را تبدیل به ارزشافزوده کرد.
وی تصریح کرد: امروز در دنیا برای رفع همه این آلایندگیها راه چاره وجود دارد. صنایع و پالایشگاههای ما باید بتوانند با علم روز پیش بروند. در این صورت میتوانیم بهدرستی از فناوریهای نوین در این عرصه استفاده کنیم و جلوی تخریب محیطزیست و ضررهای اقتصادی را بگیریم.
فلرینگ در نبود سرمایه و تکنولوژی
بنابر آخرین گزارشها، ایران رتبه سوم فلرینگ گاز را در جهان قرار دارد. جمعآوری گاز همراه با نفت هم نیاز به هزینه و هم تکنولوژی و فناوری دارد اما تحریمهایی که در ۴ دهه اخیر در اقتصاد ایران وجود داشته، عملا نه امکان فراهم کردن سرمایه را به ایران داده است و نه توانایی دسترسی به تکنولوژی را. پس زمانی که امکان جمعآوری نداشته باشید، مجبور به سوزاندن فلر میشوید.
بهروزیفر گفت: در ۳ دهه گذشته صحبت از قراردادهای زیادی بوده و بارها گفته شد که براساس برنامهریزیهای انجامشده قرار است فلرینگها به صفر برسد. این درحالی است که تمام تصمیمات تنها روی کاغذ باقی ماند و کار اجرایی خاصی انجام نشد.
وی اظهار کرد: روشها و فناوریهای گوناگونی در جهان برای به صفر رساندن فلر مشعلها وجود دارد اما نیازمند این است که به بخش خصوصی و کشورهای خارجی اجازه داده شود به این مسئله ورود و در آن سرمایهگذاری کنند. در این فرآیند، شرکت سرمایهگذار میتواند برای مدتی گاز فلر را جمعآوری کند و با بهره از میعانات، از سود حاصل از فرآیند آن بهره ببرد. پس از گذشت زمان قید شده در قرارداد نیز این فناوریها در اختیار ایران قرار خواهد گرفت.
بهروزیفر اظهار کرد: درباره فلرینگ دو مسئله وجود دارد. نخست اینکه با سوزاندن گاز توسط مشعلها آلودگی زیادی وارد هوا میشود و به محیطزیست آسیب میزند. این آلودگیها همراه با باد به نقاط گوناگون رفته و سلامت انسانها را به مخاطره میاندازد. این گاز، یک گاز ترش است که گوگرد آن جدا نشده و منجر به باران اسیدی میشود.
وی اضافه کرد: مسئله بعدی درباره فلرینگ این است که گازی را که میتوان جمعآوری و تبدیل به یک کالای مورداستفاده و صادراتی کرد، با سوزاندن آن از دست میدهیم. این سرمایه بهجای اینکه تبدیل به سود شود، دود میشود
لرسوزی الزاما در جایی نیست که جمعیتی نزدیک به آن وجود داشته باشد و با جابهجایی هوا به نقاط دیگر از جمله شهرهای مجاور منتقل میشود. مسلم است نخستین کسانی که از فلرسوزی متضرر میشوند، کارگرانی هستند که در این سایتها کار میکنند. اما باز هم باید گفت لزوما جمعیت زیادی از کارگران در کنار چاههایی که فلر میسوزاند، کار نمیکنند.
وی افزود: بنابراین فلرسوزی تنها به کارگر نفت آسیب نمیزند، بلکه برای کل جهان آسیبزاست، چراکه با انتشار گازهای گلخانهای به گرمایش جهانی شدت میدهد.
بخش عمده فلرینگ را میتوان در مدت ۳ تا ۴ سال جمعآوری کرد اما دستیابی به این مهم نیاز به ورود سرمایهگذاران خارجی دارد تا سرمایه و تکنولوژی لازم برای این امر فراهم شود.
سخن پایانی
در مجموع کارشناسان بر این نکته تاکید دارند که فلرینگ، نهتنها باعث تخریب محیطزیست میشود، بلکه عدمجمعآوری آن ارزش اقتصادی که میتوانست ایجاد کند را از بین میبرد. از گاز بازیافتشده میتوان بهعنوان سوخت در شبکه سوخت همان پالایشگاه مانند بویلرها و کورهها استفاده کرد.
از دیگر موارد استفاده این گاز میتوان به برگرداندن گاز بازیافتشده به چرخه پالایش گاز در پالایشگاه، تزریق به خطوط سراسری گاز پس از شیرینسازی، تزریق گاز به مخازن نفت بهمنظور افزایش ظرفیت تولید نفت، تولید انرژی الکتریکی، فرآوری و تبدیل گاز به مایع از جمله GTL، LNG و LPG که انتخاب و تولید فرآورده به ترکیبات گاز آلاینده و بازار هدف مربوط میشود و همچنین فرآوری گاز و تبدیل به خوراک پتروشیمیها اشاره کرد.
با این حال، سیاست مبتنی بر کربنزدایی باید به بهرهوری سبز تنها بهعنوان دوران انتقالی نگاه کند.
خبرنگار پایگاه خبری جنوب استان می باشد. خبرنگاران
دیدگاه بسته شده است.