نام کاربری یا نشانی ایمیل
رمز عبور
مرا به خاطر بسپار
به گزارش جنوب استان بازیها به طور عام دارای یک بار فرهنگی هستند؛ بازیهای بومی، قبیلهای، محلی و سنتی ایرانی علاوه بر بار فرهنگی از جذابیت و تنوع بالایی نیز برخوردار هستند. برخی از بازیها که در استان بوشهر رواج داشته است را باهم بررسی میکنیم.
کُرملوچ شی پا بازی
این بازی با حضور افراد بزرگ معمولاً انجام میشد و باید افراد پشت سرهم مینشستند و پاهای خود را دراز میکردند به گونهای که پای نفر پشتی به کمر نفر جلویی میرسید.
اینگونه قطاری تشکیل میدادند و سنگی به نام کورملوچ زیر پای یکی گذاشته میشد و یک نفر باید از روی حدس زیر پای افراد را دست میزد و سنگ را مییافت.
این بازی با دو تیم انجام میشد، یک نفر از این تیم و یک نفر از تیم دیگر باید زیر پای افراد رقیب را از روی حدس میگشتند هر کدام زودتر مییافت تیمش برنده میدان بود. این بازی به خاطر نوع و ساختارش کلی با خنده و هیاهو و داد و بیداد همراه بود.
کُتل بازی
همان یه قل دو قل است که در آن با پنج سنگ کوچک انجام میشد و این نیز از ابتدا تا انتها چند بخش داشت که مدل همه بخشها تمرکز، تجربه و سرعت عمل بوده است.
هفتسنگ
افراد به دو گروه مساوی تقسیم شده و هرکدام یکی از بازیکنان خود را به عنوان سردسته و رهبر انتخاب میکردند. یک گروه در فاصله معینی از محل هفتسنگ که روی هم چیده شدهاند، قرار میگیرند تا به نوبت با توپ تنیس سنگها را مورد هدف قرار داده و بزنند.
گروه دوم نیز در پشت هفت سنگ منتظر نتیجهاند تا هرگاه توپ پرتاب شده توسط گروه اول به هفت سنگ برخورد نکرد، فوراً جایشان را با آن گروه عوض کنند ولی اگر برخورد کرد و آرایش آنها را برهم زد، توپ را بردارند و با پاسکاری و هدفگیری سعی کنند نفرات گروه اول را با توپ بزنند که اگر اصابت کند، از دور بازی اخراج میشود.
همچنین نفرات گروه اول در هر فرصتی که به دست آورند به سراغ سنگها میروند تا آنها را روی هم بچینند و یک امتیاز بگیرند و مشخص است که برای انجام چنین کاری، یکی از دوستان بایستی خود را به خطر انداخته و یارش را در مقابل ضربات توپ پوشش دهد و چناچه اگر باز هم مورد ضرب توپ قرار گرفت و از بازی اخراج شد، دیگر کار را به اتمام میرساند، ولی اگر دیگر بازیکنی نمانده باشد، بازی تمام و در دور بعدی جای و نقش گروهها عوض میشود.
خمال بازی
خمال به پهکی میگویند که نرم و سیاه شده است. خمالها را جمع میکردند و چالهای به اندازه یک وجب میکندند و بعد خمالها را در گودال و روی آن خاک میریختند و دستهای از خار نخل به هم میبستند و محکم به گودال پوشیده شده از خاک میزدند، هرچه خمال از زیر خاک به خارها میرسید و از میان خاک بالا میآمد برای فرد مورد نظر بود و میخورد. پهک: دانه اولیه خرما که سبز رنگ وکاملا کال که به آن خمال میگویند
کِلی / کیلی بازی
این نوع بازی بازی مشترکی میان قبایل گوناگون در ایران محسوب همچنین در میان اقوام لر زبان نیز این بازی دیده میشود.
این بازی بخشهای مختلفی داشت که در همه بخشها با یک چوب تقریباً یک متری با یک چوب هفت الی هشت سانتیمتری میزدند و این چوب کوچک اگر توسط افراد تیم مقابل بدون اینکه به زمین برخورد کند گرفته میشد، فردی که چوب را پرتاب کرده بود میسوخت و بازی به فرد دیگری میرسید.
یکی از بخشهای این بازی «هَبو» بود که به نوعی چالش نفس بود. اعضای تیم روبرو در این بخش چند ضربه به چوب کوچک میزدند و این چوب در هر ضربهای به چند متر اون طرفتر پرتاب میشد. تیم مقابل باید از آخرین نقطهای که چوب کوچک افتاده، بدون اینکه نفسی دموبازدم کنند فقط با بازدم و در آوردن صدای هَبو و با دویدن باید به جایگاه بازی که نامش «گانه» بود، میرسید.
تعداد افراد دو تیم مدل خاصی نداشت و به تعداد افراد حاضر به دو قسمت تقسیم میشد؛ در این بازی اگر چوب بزرگ به هنگام زدن به چوب کوچک برخورد نمیکرد، اصطلاحی به نام «فیت» گفته میشد.
سالها پیش به هر کوچهای که قدم میگذاشتیم پر از هیاهوی کودکانه، شادی و هیجان وصفناپذیر بازیهای بومی و محلی بود که کل فضا را به خود اختصاص میداد، نوعی همرنگی و همبستگی در یکایک بازیکنان وجود داشت و به دور از هیاهوی زندگی امروزی و حتی بدون توجه به گذر زمان سپری میشد.
امروزه با گسترش تکنولوژی و رایانهای شدن بازیها و از همه مهمتر گسترش شبکههای مختلف اجتماعی موجب شده، در زمانی نهچندان دور که بازیهای بومی و محلی جایگاه ویژهای در جای جای ایران زمین داشت، اکنون به دست فراموشی سپرده شده است.
خانوادهها و افراد مطلع نباید بگذارند که این بازیها به دست فراموشی سپرده و فقط در کتاب فرهنگهای محلی از آنها خوانده شود بلکه با بازی و یاددادن آنها به نسلهای بزرگتر باید در کمال امانت داری این خرده فرهنگهای زیبا را به نسلهای بعد خود برسانند.
خبرنگار پایگاه خبری جنوب استان می باشد. خبرنگاران
دیدگاه بسته شده است.