یادداشت : حسین دهقان زاده

پارس جنوبی چه داده، چه گرفته!

امروزه دستیابی به رشد و توسعه پایدار یکی از مباحث عمده کشورها به ویژه کشورهای در حال توسعه به شمار می رود. بدون شک توسعه صنعت با عنايت به گستره و تنوع فعالیت می تواند ابزار مناسبی در جهت توسعه متعادل اقتصادی و به تبع آن توسعه سایر ابعاد سیاسی، اجتماعی و فرهنگی باشد.

امروزه دستیابی به رشد و توسعه پایدار یکی از مباحث عمده کشورها به ویژه کشورهای در حال توسعه به شمار می رود. بدون شک توسعه صنعت با عنایت به گستره و تنوع فعالیت می تواند ابزار مناسبی در جهت توسعه متعادل اقتصادی و به تبع آن توسعه سایر ابعاد سیاسی، اجتماعی و فرهنگی باشد.

میزبانی طولانی مدت و شایسته ساکنان جنوب استان بوشهر از سال ۱۳۷۷ از پالایشگاهها، مجتمع های پتروشیمی و صنایع کوچک و بزرگ وابسته به این میدان عظیم گازی علاوه بر برخورداری از مواهب خدادادی این صنعت پیشرفته، مشکلات و معضلات بسیار اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی را در پی داشته است.
تمرکز و تراکم بسیار بالای صنایع در مناطق عسلویه و کنگان، این مناطق را به مرکز تولید آلاینده‌های مختلف تبدیل کرده است؛ به گونه ای که این آلاینده‌ها در زمین، هوا، دریا، آب و خاک منطقه تاثیر گذاشته و سلامتی ساکنان مناطق پیرامونی میدان پارس جنوبی را در استان بوشهر در خطر قرار داده است.

طبق گزارشات و منابع معتبر این استان حدود ۹ درصد کل ذخایر گازی جهان و حدود ۴۸ درصد کل ذخایر گاز غنی شده میدان‌های مستقل کشور وجود دارد و بزرگترین میدان‌های نفتی محدوده فلات قاره ایران در این استان است و لیکن نرخ بیکاری جوانان به خصوص در منطقه جنوب استان که میزبانان صنعت هستند، بسیار زیاد می باشد.

درحالی که وجود پالایشگاه‌های گاز و مجتمع‌های عظیم پتروشیمی در جنوب استان بوشهر باعث شده که این استان به پایتخت انرژی کشور لقب گیرد اما همواره، آلودگی‌های زیست محیطی، محرومیت و بیکاری بومیان تحصیلکرده و جویای کار تنها عایدی مردم مظلوم و شریف استان بوشهر بوده است.

جهش یکباره جمعیتی در شهرستان های جنوبی استان بوشهر که حاصل از وجود پرسنل صنعت علاوه بر اینکه باعث رونق و در برخی مسائل مفید بوده اما در بیشتر موارد مشکلات عدیده ای باخود به همراه آورده برای مثال؛ در بحث فضاهای آموزشی و مدرسه بسیار نگران کننده است، جایی که اغلب کلاس های دانش آموزان چهل نفره بوده که این موجب پایین آمدن سطح کیفی آموزش می شود.

از طرفی دیگر اکنون نزدیک به دو سال است که صنایع آلاینده پارس جنوبی عوارض آلایندگی خود را که می بایست صرف عمران و آبادانی محیط پیرامون صنعت شود، پرداخت نکرده اند و این مصداق بارز ترک فعل می باشد. منطقه ای که زیر چکمه های آلایندگی محیط زیست هر روز کبودتر گردیده و روزانه سلامتی و طراوت را از جسم و جان مردمان این خطه سلب نموده و بیماری های صعب العلاج و جهش یکباره جمعیتی وعدم تناسب آن و افزایش لجام گسیخته قیمت ملک و اراضی و … از تحفه های حضور صنعت در این منطقه است، در صورتی که تنها دلخوشی مردم این حوزه به اخذ اعتبارات عوارض آلایندگی بود که بتوانند با دریافت این وجوه ناچیز در حوزه های عمرانی و سلامت جامعه استفاده نمایند.

هماره مرغوب ترین ماهی ها و محصولات کشاورزی منطقه جنوب استان به عنوان بازار کار و سوغات مردم به شمار می رفت که اکنون سالهاست که با وجود صنعت کمرنگ شده و دیگر به دلایلی که همه می دانند شاهد رونق آن نیستیم.

از آن جایی که امروزه صنعت، نقش عمده ای در تولید، اشتغال و توسعه پایدار بر عهده‌ دارد، لذا نمی توان اهمیت و نقش صنعت را در اقتصاد نادیده گرفت، اما می بایست در بلندمدت برای حفظ روند رشد به صورت پایدار در تمام زمینه های اجتماعی پویا و مفید واقع شود.